هر تیپ شخصیتی چگونه مشکلات را حل می کند؟
نحوه حل مشکلات یا problem solving براساس تیپ های شخصیتی MBTI
در این مقاله میخوانیم “هر تیپ شخصیتی چگونه مشکلات را حل می کند؟”
نویسنده: سوزان استورم
دکتر حمیده دهقانی
یکی از بزرگترین هدیه هایی که دانش در مورد تیپ شخصیتی می تواند به شما بدهد ، توانایی درک چگونگی حل مشکلات افراد توسط افراد مختلف است. بنابراین بسیاری از بحث ها و درگیری ها به وجود می آید. زیرا مردم مشکلات را بایک روش حل نمی کنند! ما بعضی اوقات بدون اینکه ببینیم این روش ها از کجا می آیند ، با راه حل های دیگران مخالفت می کنیم . چه می شد اگر می توانستیم نحوه تفکر شخص دیگر در این معادله را درک کنیم؟ چه می شد اگر می توانستیم ببینیم که چه چیزی برای آنها مهم است؟
istj چگونه مشکلات را حل می کند؟
ISTJ فرایند حل مسئله را با نگاهی به تاریخچه و سابقه واقعی مسئله موجود آغاز می کند.
“چه اتفاقی افتاد؟”
“جدول زمانی چیست؟”
“تجربه من درباره این شخص یا مشکل به من چه می گوید؟”
آنها می خواهند برای درک مسئله ، یک جدول زمانی متوالی از مسئله تهیه کنند. بعد از اینکه آنها یک جدول زمانی ذهنی ایجاد کردند ، آنها به حقایق ، رویه ها و اهدافی نگاه می کنند که همه می توانند درباره آنها توافق کنند. آنها سعی می کنند بفهمند آیا قبلاً با مشکلی از این قبیل روبرو شده اند یا خیر و اگر چنین است ، آیا تکنیک های مفیدی دارند که بتوانند دوباره استفاده کنند. آنها منابع مورد نیاز برای حل مشکل را بررسی می کنند. آنها از خود می پرسند “منطقی ترین راهی که می تواند حل و فصل شود چیست؟”
نقاط کور احتمالی:
ممکن است آنها عنصر انسانی این مشکل را فراموش کنند و راهی را انتخاب کنند که نیازهای شخصی دیگران را در نظر نگیرد. وقتی چندین راه حل بهتر وجود داشته باشد ، ممکن است با دیدن تنها یک راه حل واقعی گیر بیفتند. آنها همچنین می توانند با دیدن حقایق مسئله چنان گیر کنند که نتوانند به مفهوم عمیق زیربنایی دلیل وقوع آن پی ببرند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با انواع شخصیت ENFJ ، INFJ و ENFP درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی هایی را فراهم کنند که نقاط کور ISTJ را پوشش دهد.
Isfj چگونه مشکلات را حل می کند؟
ISFJ ها ، مشابه ISTJ ها ، ابتدا تاریخچه مسئله یا درگیری را تحلیل می کنند. آنها می خواهند بدانند كه چه چیزی مشكل را شروع كرد ، پس از بروز مشكل چه اتفاقی افتاد و سپس برای ایجاد یك جدول زمانی ذهنی تلاش كنند. آنها همچنین به تجربه گذشته خود نگاه می کنند تا ببینند آیا درسهای مفیدی دارند که بتوانند برای حل مشکل استفاده کنند.
پس از آن ، آنها در نظر می گیرند که چگونه وضعیت درگیری ممکن است بر افراد درگیر تأثیر بگذارد. آنها به عناصر انسانی نگاه می کنند.
“چه کسی تحت تأثیر این مشکل قرار خواهد گرفت؟”
“تأثیرات شخصی این درگیری چیست؟”
“چگونه می توانیم به یک موقعیت برنده برسیم؟”
نقاط کور احتمالی:
ISFJ ها می توانند آنقدر روی تأثیرات انسانی متمرکز شوند که منطقی ترین و کارآمدترین راه حل را کنار بگذارند. آنها همچنین می توانند در مکانی راحت گیر بیفتند که بطور مداوم از روشهایی که در گذشته آموخته اند به جای سرگرمی از ایده های جدید یا طوفان مغزی روشهای جایگزین برای حل مشکل بهتر استفاده کنند.به احتمال زیاد در تصمیم گیری با انواع شخصیت های ENTJ ، INTJ و ENTP درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی هایی را فراهم کند که نقاط کور ISFJ را پوشش دهد.
چگونه ESTJ ها مشکلات را حل می کنند:
ESTJ ها وقتی سعی در حل مسئله دارند از تحلیل علت ومعلول استفاده می کنند. آنها می خواهند علت و معقول منطقی مسئله را درک کنند و سپس گزینه های شناخته شده برای مدیریت تعارض را مرتب کنند. آنها می خواهند اول واقعیت ها را ببینند. آنها معمولاً هرگونه داده یا نظر نامربوط را که در واقعیت یا منطق آن غوطه ور نیستند ، رد می کنند.
نظرات شخصی و احساسات عاطفی هنگامی که سعی در تصمیم گیری دارند اولویت کمتری دارند. پس از آن ، آنها به تاریخچه مشکل نگاه می کنند.
“چه چیزی باعث درگیری شد و چه مجموعه ای از حوادث منجر به جایی شد که اکنون هستیم؟”
هدف آنها دستیابی به منطقی ترین راه حل با توجه به حقایقی است که به راحتی در دسترس است.
نقاط کور احتمالی:
ESTJ ها می توانند نیازهای شخصی افراد درگیر را فراموش کنند. در تلاش برای حفظ منطق عینی ، آنها می توانند عناصر و ارزشهای انسانی دیگران را نادیده بگیرند. آنها همچنین می توانند چنان بر واقعیت های مسئله تمرکز کنند که فراموش کنند معنای اساسی مسئله یا پیامدهای بعدی آن را در نظر بگیرند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیتی INFJ ، ENFJ و INFP درگیر می شوند.
در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودهایی را فراهم کنند که نقاط کور ESTJ را پوشش دهد.
ESFJ چگونه مشکلات را حل می کنند:
ESFJ ابتدا به چگونگی تأثیر درگیری یا مشکل بر افراد درگیر می پردازد. آنها می خواهند احساساتی را که باعث درگیری و جنبه انسانی مسائل مختلف درگیر شده اند ، کنترل کنند.
“چه انتخاب های شخصی منجر به درگیری شده است؟”
“چگونه مردم از تصمیمات گرفته شده تأثیر می پذیرند؟”
“آیا وضعیت برنده ای وجود دارد؟”
پس از آن ، آنها به جدول زمانی تاریخی وضعیت نگاه خواهند کرد. آنها سعی خواهند کرد آنچه را که در ابتدا منجر به درگیری یا مشکلی شده است و دنباله ای از رویدادها را دنبال کنند. آنها به تاریخ گذشته خود نگاه خواهند کرد تا ببینند آیا درسی وجود دارد که بتواند برای این وضعیت استفاده شود.
نقاط کور احتمالی:
ESFJ ها می توانند روی عنصر انسانی مسئله مورد نظر تمرکز کنند تا منطقی ترین حل و فصل را کنار بگذارند. آنها همچنین می توانند انتقادها را شخصاً انجام دهند ، درصورتی که قصد بدخواهی وجود نداشته باشد. این می تواند به جای تنش زدایی ، باعث تشدید درگیری شود. آنها همچنین می توانند چنان روی موضوعات حاضر تمرکز کنند که فراموش نکنند که مفاهیم طولانی مدت یا هر معنای پنهانی که ممکن است مهم باشد را در نظر بگیرند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیت INTJ ، ENTJ و INTP درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی هایی را فراهم کنند که نقاط کور ESFJ را پوشش دهد
ISTP چگونه مشکلات را حل می کند؟
ISTP ها مشكلی را به قسمتهای مختلف آن تقسیم می كنند و سعی می كنند بفهمند كه چگونه همه آنها به هم متصل شده اند و تمام جزئیات باید در چه چارچوبی ذهنی وارد شوند. هنگامی كه آنها شناخت دقیقی از چگونگی وقوع همه چیز پیدا كنند ، آنها همه این مسئله را بررسی می كنند.
برای دیدن اینکه آیا مغایرت و خرابی از دست داده اند وجود دارد. سپس آنها جوانب مثبت را بسنجند و سعی کنند منطق را از احساس جدا کنند تا مطمئن شوند بی طرف هستند. آنها می خواهند به واقعیت های ملموس مربوط نگاه کنند.
“چه چیزی می دانیم ، در مقابل آنچه اعتقاد داریم؟”
“منطقی ترین راه حل چیست؟”
“چه راه حلی موثرترین ، منطقی ترین و پاداش آورترین نتیجه را می دهد؟”
این فرآیند ممکن است زمانبر به نظر برسد ، اما در صورت نیاز شرایط ISTP در حل سریع مشکلات بسیار ماهر هستند.
نقاط کور احتمالی:
ISTP می توانند آنقدر روی واقعیت ها و تجزیه و تحلیل غیرشخصی متمرکز شوند که عناصر انسانی واقعی درگیر را از دست بدهند. آنها ممکن است با ندانستن احساسات یا ارزشهای آنها در موقعیت ، مردم را ناخواسته آزرده یا تحقیر کنند. همچنین ممکن است آنها آنقدر روی دیدن حقایق و جزئیات متمرکز شوند که با دیدن معنای اصلی و پنهانی دلیل اصلی اتفاق افتاده ، کنار بگذارند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با انواع شخصیت ENFP ، INFP و ENFJ درگیر می شوند.
در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودیهایی را فراهم کنند که نقاط کور ISTP را پوشش دهد.
Isfp چگونه مشکلات را حل می کند:
ISFP استعدادی دارد که وقتی می خواهد مشکلی را حل کند ، مقادیر اصلی همه را در نظر دارد. آنها ابتدا در نظر می گیرند ، “چه چیزی نسبت به من احساس خوبی دارد؟” ، “چگونه ارزشهای من تحت تأثیر این درگیری قرار می گیرند؟” سپس افراد دیگر را درگیر می کنند. آنها می خواهند اطمینان حاصل کنند که در میان قطعنامه ها ، صداقت یا ارزش هیچ کس نادیده گرفته نمی شود. سپس آنها به حقایق نگاه خواهند کرد. “بدون توجه به عقاید و عقاید شخصی ، چه چیزی را درست می دانم؟” ، “چه اطلاعات مشخص و فعلی را ممکن است از دست بدهم؟”.
نقاط کور احتمالی:
ISFP ها می توانند روی چگونگی تأثیر مسئله بر روی آنها یا دیگران شخصاً متمرکز شوند تا برای یافتن راه حل منطقی تلاش کنند. آنها همچنین می توانند طوفان مغزی را فراموش کرده و به وضوح و احتمالات متعدد احتمالی توجه کنند. آنها ممکن است فقط روی یک راه حل بیش از حد متمرکز شوند و نتوانند دیدگاه های دیگر را ببینند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیت ENTP ، ESTJ و ENTJ درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی هایی را فراهم کنند که نقاط کور ISFP را پوشش دهد
ESTP چگونه مشکلات را حل می کند؟
ESTP ها در صورت حل مشکلات بسیار عملی هستند. اولین کاری که آنها انجام می دهند این است که به واقعیت های فعلی نگاه کنند:
“بدون شک چه چیزی را درست می دانیم؟”
“فوری ترین کاری که باید فوراً برطرف شود چیست؟”
کار بعدی که انجام می دهند ، ارزیابی موافقان و مخالفان و طراحی یک فرایند تصمیم گیری است که آنها را به مکان مورد نیاز خود برساند. این شامل جدا کردن مسئله و سازماندهی واقعیتها در یک طرح یا چارچوب است. هنگامی که آنها این مشکل را برطرف کردند ، می توانند ببینند که چگونه همه چیز به هم متصل است و می توانند درک دقیق از آنچه اتفاق افتاده و موثرترین و منطقی ترین راه حل چیست ، بدست آورند.
نقاط کور احتمالی:
ESTP ها می توانند چنان روی مسئله فعلی متمرکز شوند که معنی اصلی دلیل بروز این مشکل یا اینکه راه حل در آینده به کجا می رسد را از دست بدهند. آنها همچنین می توانند چنان گسترده بر منطق تمرکز کنند که دیدن ارزشهای مهم شخصی را که در معرض خطر است از دست بدهند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیتی INFP ، ENFP و INFJ درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی هایی را فراهم کنند که نقاط کور ESTP را پوشش دهد
ESFP چگونه مشکلات را حل می کند؟
ESFP در هنگام حل مسئله ، عملی بودن و همدلی را مخلوط می کند. در ابتدا ، آنها وضعیت موجود را بررسی می کنند و تعیین می کنند که چه نیاز فوری است. سپس آنها به حقایق قابل دانستن مربوط نگاه می کنند.
“چه چیزی را 100٪ درست می دانیم؟”
“چه واقعیت های ملموس و ملموسی مشهود است؟”
پس از آن ، آنها ارزش های خود و آنچه برای آنها مهم است و همچنین آنچه برای افراد دیگر در این معادله مهم است را در نظر می گیرند. آنها می خواهند اطمینان حاصل کنند که ارزشهای اصلی هیچ کس نقض یا نادیده گرفته نمی شود. سپس آنها سعی می کنند یک راه حل کارآمد پیدا کنند که به این ارزش ها احترام بگذارد. آنها سعی می کنند در طی مراحل رفتاری راحت و راحت “ما می توانیم این کار را انجام دهیم”.
نقاط کور احتمالی:
ESFP ها می توانند منطقی ترین راه حل را کنار بگذارند وقتی که بیش از حد به نتایج فوری متمرکز شوند. آنها همچنین می توانند در هنگام درگیری های شخصی ، مسائل را شخصاً در نظر بگیرند و انتقادات سازنده ای را با حمله شخصی مخلوط کنند ، در حالی که قصد سو-قصد وجود نداشته باشد. این می تواند به جای تنش زدایی منجر به تشدید مشکل شود.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیتی INTJ ، INTP و ISTJ درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی هایی را فراهم کنند که نقاط کور ESFP را پوشش دهد
INTJ چگونه مشکلات را حل می کند؟
وقتی INTJ ها با مشکلی روبرو می شوند ، فراتر از اطلاعات به دنبال ایده ها و معانی مرتبط ، بینش ها و ارتباطات انتزاعی هستند.
“علت یا مفهوم اساسی این مسئله چیست؟”
“این مشکل چه پیامدهای طولانی مدت را ایجاد می کند؟”
“کدام راه حل بهترین نتیجه تصویر بزرگ را خواهد داشت؟”
سپس آنها از تجزیه و تحلیل علی استفاده می کنند تا بفهمند چه چیزی منجر به مشکل موجود شده است و چه عواملی مانع از تکرار این مشکل می شوند. آنها سعی خواهند کرد تعیین کنند که با کدام واقعیت ها ، رویه ها و اهداف می توان توافق کرد. آنها ممکن است قبل از اینکه نتیجه بگیرند ، منطق خود را “صحبت کنند”. هنگامی که آنها راه حلی پیدا کردند ، معمولاً از آن بسیار مطمئن هستند و بعید است تحت تأثیر قرار بگیرند ، مگر اینکه کسی مخالفت منطقی بسیار شدیدی داشته باشد.
نقاط کور احتمالی:
INTJ ها چنان در جستجوی معانی و پیچیدگی های اساسی قرار می گیرند که از جزئیات و حقایقی که در معرض دید هستند ، چشم می افتند. آنها همچنین می توانند چنان بر حفظ منطق عینی متمرکز شوند که نیازهای مربوط به افراد درگیر را نادیده بگیرند (اگر این مشکل مربوط به افراد باشد).
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیتی ESFJ ، ESFP و ISFJ درگیر می شوند.
در عین حال ، این تیپ هاممکن است ورودی داشته باشد که نقاط کور INTJ را پوشش دهد.
INFJ چگونه مشکلات را حل می کند؟
وقتی INFJ ها با مشکلی روبرو می شوند ، آنها الگوها و ارتباطات حاصل از واقعیت ها را حدس می زنند.
“چگونه همه چیز به هم پیوسته است؟”
“چه معانی و علل اساسی را از دست می دهیم؟”
“پیامدهای طولانی مدت این مشکل چیست؟”
آنها غالباً زمان زیادی را صرف این می كنند كه به این اطلاعات بپردازند و به دنبال مشكلات یا راه حل های فوری باشند. سپس آنها نیازهای افراد درگیر را در نظر می گیرند و سعی می کنند راه حلی پیدا کنند که نیازهای همه را برآورده کند و هماهنگی را حفظ کند. آنها در یافتن سازش های برد-برد در درگیری های شخصی مهارت دارند.
نقاط کور احتمالی:
از آنجا که INFJ ها بسیار هماهنگ هستند ، می توانند خیلی سریع در حل اختلافات عجله داشته و نیازهای واقعی خود را برآورده نکنند و یا مشکل به اندازه کافی حل نشود. آنها همچنین می توانند در یافتن مفهوم اساسی مسئله و دیدن محل اتصال همه چیز به حدی متمرکز شوند که مسئله را بیش از حد پیچیده و پیچیده تر از آنچه لازم است ، کنند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیتی ESTJ ، ISTJ و ESTP درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی را فراهم کنند که نقاط کور INFJ را پوشش دهد.
ENTJ چگونه مشکلات را حل می کند؟
وقتی ENTJ ها به مشکلی نزدیک می شوند ، ابتدا حقایق را بررسی می کنند و آنها را در مقابل حدس و گمان ها ارزیابی می کنند. آنها سعی می کنند احساسات و عواطف شخصی را از مشکل دور کنند مگر اینکه از مکانی که تحت فشار شدید است کار کنند. آنها با استفاده از منطق سعی در تعیین علت و معلول دارند.
آنها ممکن است جوانب مثبت و منفی راه حل های احتمالی را بسنجند ، نتیجه گیری را کمی کنند و سعی کنند راه حلی عینی و عادلانه پیدا کنند. آنها همچنین تمایل دارند به دنبال الگوها و ارتباطاتی باشند که ممکن است در زیر سطح باشد. آنها از خود می پرسند:
“پیامدهای طولانی مدت راه حل های ما چیست؟” یا “کدام معانی اساسی را از دست می دهیم؟”
نقاط کور احتمالی:
از آنجا که ENTJ انواع تفکر غالب است ، ممکن است فراموش کنند که ارزشهای شخصی افراد درگیر در این مشکل را در نظر بگیرند. آنها ممکن است نیازهای شخصی مربوطه را نادیده بگیرند و در نهایت یک درگیری را تشدید کنند. در سایر مواقع ، ENTJ ها ممکن است چنان درگیر تماشای تصویر بزرگ شوند که جزئیات مهم را از دست بدهند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیتی ISFJ ، ISFP و ESFJ درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی هایی را فراهم کنند که نقاط کور ENTJ را پوشش دهد.
ENFJ چگونه مشکلات را حل می کند؟
وقتی ENFJ ها با مشکلی روبرو می شوند ، ابتدا نیازهای فوری شخصی افراد درگیر را بررسی می کنند. آنها همچنین ارزشهای شخصی خود و چگونگی برخورد با مشکل را در حالی که با آن ارزشها هماهنگ هستند در نظر می گیرند. آنها خواهان یافتن راه حلی هستند که برای هر طرف درگیر نزدیک به یک برد باشد.
آنها همچنین به دنبال هر الگو یا معنای اساسی می گردند که ممکن است از دید ساده پنهان باشد.
“مردم چه نمی گویند؟”
“چه الگوها و ارتباطاتی که ممکن است باعث ایجاد این مشکل شود مشخص نیست؟”
آنها سعی خواهند کرد به سرعت راه حلی پیدا کنند که تأثیرات طولانی مدت مثبتی برای افراد داشته باشد.
نقاط کور احتمالی:
ENFJ ها می توانند در بازگرداندن محیط به مکانی هماهنگ آنقدر ثابت شوند که روند را “عجول” کنند و راه حلی ایجاد کنند که واقعاً پاسخگوی نیاز آنها نباشد. آنها همچنین می توانند چنان بر روی افراد درگیر و الگوهای اساسی متمرکز شوند که حقایق ، جزئیات و منطق واضح تری را از دست بدهند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیتی ESTJ ، ISTJ و ISTP درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی هایی را فراهم کنند که نقاط کور ENFJ را پوشش دهد.
INTP چگونه مشکلات را حل می کند؟
وقتی INTP ها با مشکلی روبرو می شوند ، ابتدا می خواهند آن را از هم جدا کنند و نحوه اتصال همه چیز را بفهمند. آنها اطلاعات مربوط به مشکل را طبقه بندی می کنند ، به دنبال هرگونه رابطه پنهانی می گردند و سپس برای بررسی چارچوبی که ایجاد کرده اند قدم برمی دارند.
از آنجا ، آنها حقایق را در مقابل حدس و گمان ها سنجیده و از تجزیه و تحلیل عینی برای یافتن راه حل منطقی استفاده می کنند. آنها وقت خود را در این فرایند صرف خواهند کرد ، و اطمینان حاصل کنند که هر زاویه را تجزیه و تحلیل کرده اند و به دنبال راه حل های خلاقانه در خارج از جعبه هستند.
نقاط کور احتمالی:
INTP ها می توانند منطق غیرشخصی را چنان ثابت کنند که فراموش کنند پیامدهای شخصی راه حل های خود را در نظر بگیرند. آنها ممکن است فراموش کنند که چگونه این راه حل روی افراد تأثیر می گذارد یا چگونه به ارزشهای اصلی فرد احترام می گذارند در حالی که یک راه حل ایجاد می کنند. همچنین آنها می توانند چنان روی طوفان مغزی و دیدن هر زاویه ممکن متمرکز شوند که کوتاه مدت شوند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیتی ESFP ، ESFJ و ISFP درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی هایی را فراهم کنند که نقاط کور INTP را پوشش دهد.
infp چگونه مشکلات را حل می کند:
هنگامی که INFP ها با مشکلی روبرو می شوند ، اولین کاری که می کنند بررسی سیستم ارزش درونی آنها است تا ببینند در کجا ایستاده اند.
آیا آنها با هر چیز مرتبط با مشکل موافق هستند یا مخالف؟ چه ارزشهای اصلی در معرض خطر است (در صورت وجود)؟ ارزش های دیگران چگونه تأثیر می پذیرند؟ آنها سپس به مسئله می پردازند تا ببینند آیا پیامدها و ارتباطات غیبی از دست رفته است.
“راه حل های ممکن چیست؟”
“چه راه حل های غیرمعمول یا خلاقانه ای به ذهنم می رسد؟”.
آنها می خواهند اطمینان حاصل کنند که همه قبل از اینکه بخواهند تصمیم خود را کاهش دهند ، فرصت کافی شنیده شنیدن را دارند.
نقاط کور احتمالی:
INFP می تواند چنان بر مفاهیم ارزشی و هماهنگی افراد درگیر ثابت شود که دیدن مسیرهای منطقی و م effectiveثر برای حل و فصل را از دست بدهند. آنها همچنین می توانند آنقدر روی نتایج بزرگ و شهودی متمرکز شوند که از جزئیاتی که ممکن است مهم باشند عبور کنند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیتی ESTP ، ISTP و ESTJ درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی هایی را فراهم کنند که نقاط کور INFP را پوشش دهد.
ENTP چگونه مشکلات را حل می کند؟
هنگامی که ENTP ها با مشکلی روبرو می شوند ، اولین کاری که آنها انجام می دهند این است که الگوها یا ارتباطات ایجاد شده توسط واقعیت های موجود را در نظر بگیرند.
“چه امکاناتی وجود دارد؟”
“علاوه بر موارد واضح چه چیزهایی را می توان کشف کرد؟”
“پیامدهای بزرگ این مسئله چیست؟”
آنها طیف وسیعی از گزینه ها را جمع آوری می کنند و با استفاده از فرایند کمکی خود ، تفکر درونگرا ، آنها را به صورت انتقادی تحلیل می کنند. آنها این مشکل را از هم جدا کرده و سعی می کنند آن را در چارچوبی تنظیم کنند که همه اتصالات پیدا و تحلیل شود.
آنها حقایق را سنجیده و از منطق برای تعیین علت مشکل و نتیجه احتمالی استفاده می کنند. آنها جوانب مثبت و منفی را بررسی می کنند و سعی می کنند راهی نوآورانه و خلاقانه برای حل مشکل ارائه دهند.
نقاط کور احتمالی:
ENTP ها می توانند آنقدر درگیر طوفان فکری راه های جدید خلاقانه برای حل مسئله شوند که از رویکردهای ساده تر ، آزمایش شده و واقعی که باعث صرفه جویی در وقت می شود ، غافل شوند. آنها همچنین می توانند چنان بر راه حل منطقی متمرکز شوند که دیدن عنصر انسانی و ارزشهای افراد درگیر در مسئله یا درگیری را از دست بدهند.
به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیتی ISFP ، ISFJ و ISTJ درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ ها ممکن است ورودی هایی را فراهم کنند که نقاط کور ENTP را پوشش دهد.
Enfp چگونه مشکلات را حل می کند؟
وقتی ENFP ها با مشکلی روبرو می شوند ، سعی می کنند ببینند آیا پیامدهای اساسی یا الگویی وجود دارد که باعث بروز این مشکل شده باشد و بلافاصله مشخص نباشد. سپس آنها سیستم ارزشی خود را بررسی می کنند تا ببینند که آنها نسبت به مسئله چه احساسی دارند و احساس می کنند که عمل اخلاقی درست است.
آنها سعی خواهند کرد اطمینان حاصل کنند که همه افراد درگیر درگیری یا مشکلی شنیده شده اند ، که ارزش های کسی نادیده گرفته نمی شود یا نقض نمی شود و هیچ کس به تصمیمی که برای آنها مناسب نیست عجله نمی شود. آنها همچنین سعی خواهند کرد بیرون از چارچوب قدم بگذارند تا ببینند آیا امکاناتی یا قطعنامه های خلاقانه برای بررسی وجود دارد.
نقاط کوراحتمالی:
ENFP می تواند چنان درگیر یک وضوح خلاقانه یا یک پاسخ جدید و ابتکاری باشد که آنها را با استفاده از رویکردهای امتحان شده و واقعی که ممکن است ساده تر یا سریع تر باشند ، نادیده بگیرند. آنها همچنین می توانند آنقدر روی جنبه انسانی یک تصمیم یا مسئله تمرکز کنند که منطقی ترین و عینی ترین رویکرد را از نظر دور کنند.
آنها هرچه بیشتر رشد و بالغ شوند تمایل به ایجاد تمرکز منطقی و قوی دارند.به احتمال زیاد در تصمیم گیری با تیپ های شخصیتی ISTP ، ISTJ و ESFJ درگیر می شوند. در عین حال ، این تیپ هاممکن است ورودی هاییرا فراهم کنند که نقاط کور ENFP را پوشش دهد.
برای آشنایی بیشتر با شخصیت شناسی
می توانید مقالات، پادکست ها و ویدئو بیشتری در این وب سایت ببینید.
دیدگاهتان را بنویسید